خاکستر
خاکستر بر سرمان ببارد.شبی بود پست تر از شب سالهای پیش.به بهانه اردیبهشت تئاتر ایران، دوستان جنگ شادی به پا کردند که جای دلقکهای تلویزیونی و خوانندگان سرهیشی خالی بود و بس.بماند که در برابر نقد این جنگ، انگ حسادت را با تف بر پیشانیمان چسباندند.تندیسها را مقامات بردند و کاغذپاره ها را پیشکسوتانمان.گند را دیگران زدند و شرمندگیش شد مال ما. ما که خود را چقدر حقیر یافتیم.که گویا ، لیاقت و شان هنرمندان تئاتر ما به همین اندازه بود. خاکستر بر سرمان ببارد...خاکستر...